وقتی نگاهی به جهان سیاست امروز میاندازیم مشاهده میکنیم که اقتصاددانان در مقایسه با دیگر دانشمندان علوم اجتماعی بیشترین تاثیر را بر دنیای سیاست دارند. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا اقتصاددانان در میان دانشمندان علوم اجتماعی تنها افرادی هستند که کنترل یکی از مهمترین مسیرهای سیاستگذاری (از طریق فدرال رزرو) را بر عهده دارند یا صاحب دفتری (شورای مشاوران اقتصادی) در کاخ سفید هستند. از سوی دیگر اقتصاددانها در کنار حقوقدانان بیشترین افرادی هستند که در کنار روسایجمهور و نخستوزیران جهاندیده میشوند. اما همانطور که بسیاری از اقتصاددانها به شما میگویند این مناصب و جایگاهها به معنای آن نیست که سیاستگذاران همواره نصایح و نظرات آنها را قبول میکنند و آنها را به کار میگیرند. بسیاری از موضوعات و سیاستها وجود دارد که اقتصاددانها به طور جدی موافق آن هستند اما برای سیاستگذاران اهمیتی ندارند. اقتصاددانها به طور گستردهای از نیاز به وضع قانون مالیات بر تولید دیاکسیدکربن (carbon taxes) صحبت میکنند اما این منجر نشده است که سیاستمداران اقدامات جدی در این زمینه انجام دهند. حتی در موضوعاتی که نظریات اقتصادی متفاوتی وجود دارد هر سیاستمدار میتواند اقتصاددانی را پیدا کند که دقیقاً آن چیزی را که دوست دارد بشنود، به او بگوید. بدون توجه به آنکه ممکن است دیگر نظرات نیز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. بنابراین اگر سیاستگذاران تحت تاثیر اقتصاددانها نیستند و به نصایح و نظرات آنها اهمیتی نمیدهند باز هم میتوان گفت اقتصاددانها در تصمیمگیریهای عمومی نقش مهمی دارند؟
در این جا به نظر میرسد تمایز قائل شدن بین دو نوع از تاثیرگذاری برای روشنتر شدن موضوع بسیار مهم باشد؛ تاثیرات مستقیم و تاثیرات غیرمستقیم...
سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴
« مهاجرت و جهانیسازی »
مهاجرت در سالهای اخیر با مساله جهانیسازی ارتباطی تنگاتنگ پیدا کرده است تا جایی که جریانهای انتقالی کالا و سرمایه، محرکهای اصلی جهانیسازی در سالهای اخیر بودهاند. این جریانها در نتیجه کاستن از موانع تجارت و سرمایهگذاری به وجود آمدهاند. در نتیجه این جریانهای آزاد، اقتصاد جهانی گسترش یافته است. در عین حال حکومتها اغلب در برابر سیاستهای مشابه در باب مهاجرت مقاومت کردهاند. به این موضوع در گزارش بانک جهانی تحت عنوان «جهانیسازی، رشد و فقر» اشاره شده است. بهرغم موانع و محدودیتهای قانونی اعمال شده توسط دولتها برای جلوگیری از جریان آزادانه مهاجران به کشورشان، شمار افرادی که در کشوری جز کشور محل تولدشان زندگی میکنند از 120 میلیون در سال 1990 به 215 میلیون در سال 2012 رسیده است. این رقم معادل 05/3 درصد از جمعیت جهان یا به عبارت دیگر پنجمین کشور پرجمعیت دنیاست البته در صورتی که همه مهاجران در یک کشور زندگی میکردند. نظرسنجی موسسه گالوپ در سال 2009 در 135 کشور دنیا نشان داد 16 درصد مردم دنیا در صورت داشتن این موقعیت دوست دارند برای همیشه به کشور دیگری نقل مکان کنند. همانطور که در بحث مربوط به عوامل مهاجرت مطرح میشود، دلایل مختلفی برای این پدیده وجود دارد. این دلایل را میتوان تحت دو گروه دافعه و جاذبه دستهبندی کرد. جهانیسازی عامل سومی را به این دو افزوده است؛ عامل شبکهها. آسانتر و ارزانتر شدن ارتباطات بینالمللی و حمل و نقل، درست است که دلایل مستقلی برای مهاجرت نیستند اما بدیهی است که آن را تسهیل میکنند. البته باید در نظر داشت که در اقتصاد به شدت بینالمللیشده امروز برخی کسبوکارها به مکانهایی که نیروی کار ارزانتر است منتقل میشوند. این یعنی نهتنها افراد بلکه مشاغل نیز مهاجرت میکنند. در یکی از تازهترین مقالات در حوزه اقتصاد مهاجرت، جرج بورجاس، استاد مدرسه کندی دانشگاه هاروارد، از منظری خاص به این موضوع مینگرد. خلاصهای از این مقاله در ادامه آورده شده است. در این مقاله نویسنده به بررسی این استدلال میپردازد که حذف تمام محدودیتهای مهاجرت در جهان به افزایش چشمگیر تولید ناخالص داخلی در جهان منجر میشود...
سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴
نابغهای با ذهنی زیبا
«جان نش» و تعادلی که او را در علم اقتصاد ماندگار کرد
چهرههای شناختهشده در حوزه علم را میتوان بر اساس سهم و مشارکتی که در پیشبرد علوم داشتهاند به دو دسته متفاوت تقسیم کرد. برخی از این چهرهها بر مبنای یک فرآیند مدام تحقیق و پژوهش برای خودشان کارنامه میسازند. این افراد ممکن است یک ابداع یا یادگار به یادماندنی نداشته باشند، اما به دلیل پیوستگی و مشارکت بالایی که دارند در اذهان و تاریخ علم باقی میمانند. برخی دیگر از چهرهها به دلیل ایجاد یک جرقه در علم، یک کار دفعتی یا ابداع یک مفهوم چهره خود را در عالم علم ماندگار میکنند. ژان تیرول یکی از دانشمندان دسته اول است که بر اساس تداوم کار و پژوهش در علم اقتصاد به یک چهره شاخص تبدیل شد و در آستانه 60سالگی موفق به کسب جایزه نوبل اقتصاد 2014 هم شد. اما بدون شک «جان فوربس نش» که حدود دو هفته قبل دار فانی را وداع گفت از دسته دوم به حساب میآید.
اگر نگاهی به زندگی 86 ساله جان نش بیندازید متوجه میشوید که تقریباً از اواخر دهه 1950 تا اواسط دهه 1980، یعنی در فاصله سنین 30 تا 50 و اندی سال گرفتار بیماری اسکیزوفرنی و دست و پنجه نرم کردن با آن بود. یعنی او در مولدترین سالهای عمر زندگی یک دانشمند، نتوانست چندان درگیر مسائل علمی باشد و مشغول به بیماری خود بود. اما آنچه در اواسط دهه 1950 و در زمانی که تز دکترایش را مینوشت، انجام داد از او یک چهره ماندگار ساخت. ارائه مفهوم «تعادل نش (Nash Equilibrium)» آنچنان حوزه نظریه بازی و علم اقتصاد را تحت تاثیر قرار داد که تا همیشه نام او را در عالم علم بر سر زبانها حفظ میکند. تفاوت دو دانشمند مثل نش و تیرول در همین است. هر دو برنده نوبل اقتصاد هستند و حتی تیرول در زمان دریافت نوبل جوانتر از نش به هنگام کسب این جایزه بود. اما تردیدی نیست که نام جان نش به خاطر ابداع مفهوم تعادل نش بیش از تیرول در اذهان خواهد بود. اکنون که ما در مورد جان نش سخن میگوییم از یک شخصیت 86 ساله متوفی صحبت میکنیم که عملاً هر آنچه در حوزه علم انجام داده است مربوط به قبل از30 سالگی اوست...
سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴
«راه بازگشت»
تولید سرانه ایرانیان چه زمانی به سطح سال 1390 خواهد رسید؟
اقتصاد ایران سال های پر چالشی را گذرانده است. عمیق ترین رکود اقتصادی پس از دوران جنگ در سال های گذشته ثبت شده و رشد اقتصادی به مدتی طولانی منفی بوده است. این بدین معنی است که مجموعه کل تولیدات اقتصاد کشور کاهش یافته که از دیدی دیگر به معنی کاهش درآمد کل کشور است. از تابستان سال 1392 و در پی نمایانگر شدن نشانه هایی از تغییر در رویکردهای اقتصادی دولت، علایمی از خروج از رکود، ابتدا در بازارهای مالی و سپس در آمارهای بخش حقیقی اقتصاد مشاهده شد. رشد اقتصادی فصلی که بر اساس مقایسه تولید ناخالص داخلی هر فصل با فصل مشابه سال گذشته آن به دست می آید، از بهار 1393 پس از مدت ها مثبت شده و این موضوع در ادامه و در آمارهای تابستان نیز مشاهده می شود. تمامی این شواهد نشانگر خروج اقتصاد کشور از رکود اقتصادی و ورود به دوره رونق است. با این حال یکی از سوالات مطرح در جامعه این است که اگر رکود اقتصادی تمام شده و وارد دوره رونق شده ایم، چرا این موضوع در زندگی اقتصادی آحاد مردم روشن نیست؟ چرا تک تک ما احساس نمی کنیم وضع اقتصادی مان بهتر شده است؟
واقعیت این است که اگرچه اقتصاد دانان و آمارهای بانک مرکزی برای بررسی رشد اقتصادی، تولیدات کشور را در یک بازه زمانی خاص با تولیدات در بازه زمانی مشابه سال قبل مقایسه می کنند، ولی درک آحاد اقتصادی از وضعیت اقتصاد محدود به این چارچوب نیست. ما اکثراً وضعیت اقتصادی حال خود را با گذشته به معنی عام مقایسه می کنیم. در این راستا اگر آمارهای اقتصادی نشانگر این باشند که با وجود رشد اقتصادی مثبت توان اقتصادی کشور هنوز به گذشته خود نرسیده است، شهود آحاد اقتصادی از وضعیت اقتصاد را تایید می کند...
سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴
« رُسهای پرانرژی »
در حالت کلی، ذخایر نفت و گاز به دو دسته متعارف (با امکان تولید آسان به لحاظ فنی و اقتصادی) و نامتعارف تقسیم میشوند. ذخایر نامتعارف نیز خود به دستههای گوناگونی تقسیمبندی میشوند که از آن جمله میتوان به ذخایر فشرده و نیز شیل (رُستی) اشاره کرد. در سالهای اخیر و با افزایش قیمت نفت، تولید از برخی انواع ذخایر نامتعارف اقتصادی شده است.
گاز یا نفت فشرده ذخایری هستند که در ساختارهای با تراوایی پایین وجود دارند. یعنی در حالت عادی، به صورت اقتصادی، امکان تولید از آنها وجود ندارد و باید از روشهایی مثل شکست هیدرولیکی (فرکینگ) و حفاری افقی برای تولید از آنها استفاده کرد. به طور مشابه، گاز شیل یا نفت شیل نیز در سنگهای مخزن موسوم به شیل وجود دارند که نفت یا گاز به آسانی در آنها جریان پیدا نمیکند. علاوه بر این، دارای تخلخل اندکی نیز بوده و نرخ برداشت از آنها نیز پایین است. در حالت عادی، معمولاً شیل را به عنوان ذخایر غیرقابل برداشت در نظر میگیرند.
در کنار ذخایر مذکور، شیلهای نفتی وجود دارند که سنگهای حاوی مواد آلی (کروژن) هستند. برای تولید از شیلهای نفتی، از گرمادهی استفاده میشود. برخلاف ذخایر گاز شیل و نفت فشرده، تولید از این ذخایر قدمتی طولانی دارد و به صورت سنتی نیز مورد استفاده قرار میگرفته است. به دلیل هزینه بسیار بالای تولید از این منبع، وزارت انرژی آمریکا پیشبینی میکند تا قبل از سال 2035، تولید از این ذخایر در این کشور به صورت گسترده صورت نگیرد...
سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۴
« شکاف اندیشه و شکاف فناوری »
در عصر حاضر که با جهانی شدن مترادف است، گذار اقتصادی با عناوینی؛ مانند «جهان فراصنعتی»، «جامعه اطلاعاتی»، «اقتصاد نوآوری»، «اقتصاد دانش بنیان[1]»، «اقتصاد شبکهای[2]»، «اقتصاد دیجیتالی»، «اقتصاد بیوزن[3]»، «اقتصاد الکترونیکی» و سرانجام «اقتصاد مجازی[4]» خوانده شده است. لیکن آنچه امروز بیشتر مورد تأکید قرار میگیرد «اقتصاد نوین[5]» است. در واقع، دو روند سازگار «جهانی شدن» و «انقلاب در دانش و فناوری »، اقتصاد نوین را رقم زدهاند. شرایط و ویژگیهای اقتصاد نوین سبب شده است که پارادایم[6] توسعه نیز تغییر کند. تسهیل جریانهای بینالمللی سرمایه، نیروی کار ماهر، فناوری و آزادسازی بازارها همراه با کاهش سرمایهبری، و کاربری فعالیتهای اقتصادی در برابر افزایش دانشبری فعالیتها، و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات( ICT) سبب شده است که دانش به عنوان عامل اصلی یا موتور رشد و توسعه اقتصاد کشور ها درآید. در اقتصاد نوین که از ارکان آن، انقلاب فناوری ارتباطات و اطلاعات است، مرزهای ملی کمرنگ و جابهجایی عوامل تولید، کالاها و خدمات تسهیل و در یک کلام، تولید و تجارت و اقتصاد، جهانی شده است، در این شرایط ، پارادایم توسعه مبتنی بر دانش، مطرح شده است. در واقع، رویکرد سنتی توسعه ما که بر عوامل طبیعی و فیزیکی تولید استوار بوده، باید جای خود را به رویکرد توسعه دانش تغییر دهد. در این رویکرد، شکاف عوامل[7] به مفهوم فقدان و یا کمبود مواد خام، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی و نیروی آموزش دیده و ماهر، به شکاف اندیشه[8] به مفهوم فقدان ایده و دانش و فناوری های مدرن تغییر یافته است. در واقع، فاصله کشورهای فقیر و غنی امروز به دانش و فناوری، خلاقیت و نواوری آنها به عنوان عامل اصلی خلق ثروت برمیگردد نه اینکه الزاما چقدر گسترده هستند و چه منابع و دارایی های مالی و فیزیکی دارند. این در حالی است که در دو قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سیستم اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و فناوری در رشد اقتصادی درازمدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرار گرفت...
سه شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۴
« الزامات توسعه صنعتی کشور کدامند؟ »
تحقق اهداف توسعه اقتصادی کشور و خروج از کشوری به عنوان صادرکننده کالاهای متکی بر منابع طبیعی و کالاهای اولیه و همچنین خروج از اتکای کشور به درآمدهای نفتی، نیازمند توجه به الزامات و فراهم شدن بسترهای مناسب مورد نیاز فضای داخلی و خارجی است تا تولید و صادرات صنعتی با گرایش صنایع پیشرفته بتواند در کنار اصلاحات ساختاری اقتصادی، ارتباط تجاری گستردهای با فضای بینالمللی برقرار سازد و از طریق توجه به گرایشات فضای بینالمللی (آزادسازی بازارها، همگرائی های منطقهای، بینالمللی شدن تولید، سیاست تجاری مناسب و ...) و افزایش رقابتپذیری و توان رقابتی، جایگاه مناسبی در تجارت جهانی بدست آورد.
از جمله الزامات توسعه صنعتی کشور می توان به نقش پر رنگ دولت در حمایت و هدایت صنایع کشور اشاره کرد. بررسیهای انجام شده به ویژه در کشورهای آسیای جنوب شرقی نشان میدهد که دولت ها نقش مهمی در صنعتی شدن این کشورها داشته اند. البته نه دخالت دولت ها بلکه تدوین سیاستهای صنعتی، اعتباری و تجاری مناسب و حمایت همه جانبه دولت ها منجر به توسعه کشورهای یاد شده و الگو قرار گرفتن آنها شده است.
بهبود فضای کسب و کار کشور نیز در توسعه صنعتی نقش قابل توجهی دارد. به طوری که نامناسب بودن فضای کسب وکار، اتخاذ سیاست های تجاری نامناسب، توسعه نیافتگی و عدم یکپارچگی بازارهای مالی و فقدان طبقه مدیران خلاق و نوآور، کوچک بودن مقیاسهای تولید و ... جو فعالیت های کارآمد را نامساعد می کند.
به منظور تحقق توسعه فعالیتهای تولیدی صادرات گرا در کشور نیاز به فضای سالم و رقابتی (اصلاح قوانین و مقررات محدود کننده فعالیتبخش خصوصی، کارآمدکردن بازار سرمایه، از بین بردن رانتها و ...) است تا فضا برای افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی فراهم گردد. به طوریکه هیچگونه رانت و انحصاری در بخشهای خصوصی و دولتی وجود نداشته، شرکتهای دولتی از رقابت با بخش خصوصی اجتناب کرده و توزیع عادلانه امکانات و فرصتها برای همگان به ویژه کارآفرینان فراهم گردد...
دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۴
« تحقیق و توسعه و سیاست های حمایتی در اسناد بالا دستی »
در خصوص ایران سعی میشود در ابتداء جایگاه تحقیق و توسعه در برنامه پنجم مورد کنکاش قرار گیرد و سپس سیاستهای اتخاذ شده توسط ایران مورد بررسی قرار گیرد.
در برنامه پنجم بندهای زیر به بحث تحقیق و توسعه اشاره دارد[1]:
- ایجاد مراکز تحقیقاتی و فناوری پیشرفته علوم و فنون درکشور (بند «الف» ماده 16).
- افزایش سهم تحقیق و پژوهش از تولید ناخالص داخلی به سطح 3 درصد تا پایان برنامه (بند «هـ» ماده 16).
- گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بینالمللی (جزء 3 بند «و» ماده 16).
- حمایت مالی از پایاننامهها و رسالههای دانشجویی (بند «هـ» ماده17)
- ایجاد و تقویت مراکز علمی، تحقیقاتی و فناوری توانمند در تراز بینالمللی (بند «ط» ماده18).
- ایجاد، راهاندازی و تجهیز آزمایشگاههای کاربردی در دانشگاهها و مؤسسههای آموزشی، شهرکهای دانشگاهی، علمی، تحقیقاتی، شهرکهای فناوری، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد از طریق دستگاههای اجرایی و شرکتهای تابعه و وابسته آنها. (بند «د» ماده 16)
سیاستهای هدایتی و حمایتی در ایران[2]:
1-با عنایت به نقش و اهمیت تحقیق و توسعه در توسعه فناوری در کشور، نهادها و سازمانهای گوناگونی در این راستا شکل گرفته و یا در این حوزه فعالیت میکنند. از جمله نهادی شکل گرفته میتوان به موارد زیر اشاره کرد: الف) بنیاد ملی نخبگان (بنیاد ملی نخبگان کشور در سال 1384 طی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت. هدف از تاسیس از بنیاد عبارت است از برنامه ریزی و سیاستگذاری برای شناسایی هدایت، حمایت مادی و معنوی نخبگان، جذب حفط و بکارگیری و پشتیبانی از آنان در راستای ارتقاء تولید علم و فناوری و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری، اقتصادی در منطقه بر اساس سند چشم اند از کشور در افق 1404 ...
دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۴