نکته روز شماره 52- شکاف اندیشه و شکاف فناوری
۱۳۹۴/۰۴/۱۶
« شکاف اندیشه و شکاف فناوری »
در عصر حاضر که با جهانی شدن مترادف است، گذار اقتصادی با عناوینی؛ مانند «جهان فراصنعتی»، «جامعه اطلاعاتی»، «اقتصاد نوآوری»، «اقتصاد دانش بنیان[1]»، «اقتصاد شبکهای[2]»، «اقتصاد دیجیتالی»، «اقتصاد بیوزن[3]»، «اقتصاد الکترونیکی» و سرانجام «اقتصاد مجازی[4]» خوانده شده است. لیکن آنچه امروز بیشتر مورد تأکید قرار میگیرد «اقتصاد نوین[5]» است. در واقع، دو روند سازگار «جهانی شدن» و «انقلاب در دانش و فناوری »، اقتصاد نوین را رقم زدهاند. شرایط و ویژگیهای اقتصاد نوین سبب شده است که پارادایم[6] توسعه نیز تغییر کند. تسهیل جریانهای بینالمللی سرمایه، نیروی کار ماهر، فناوری و آزادسازی بازارها همراه با کاهش سرمایهبری، و کاربری فعالیتهای اقتصادی در برابر افزایش دانشبری فعالیتها، و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات( ICT) سبب شده است که دانش به عنوان عامل اصلی یا موتور رشد و توسعه اقتصاد کشور ها درآید. در اقتصاد نوین که از ارکان آن، انقلاب فناوری ارتباطات و اطلاعات است، مرزهای ملی کمرنگ و جابهجایی عوامل تولید، کالاها و خدمات تسهیل و در یک کلام، تولید و تجارت و اقتصاد، جهانی شده است، در این شرایط ، پارادایم توسعه مبتنی بر دانش، مطرح شده است. در واقع، رویکرد سنتی توسعه ما که بر عوامل طبیعی و فیزیکی تولید استوار بوده، باید جای خود را به رویکرد توسعه دانش تغییر دهد. در این رویکرد، شکاف عوامل[7] به مفهوم فقدان و یا کمبود مواد خام، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی و نیروی آموزش دیده و ماهر، به شکاف اندیشه[8] به مفهوم فقدان ایده و دانش و فناوری های مدرن تغییر یافته است. در واقع، فاصله کشورهای فقیر و غنی امروز به دانش و فناوری، خلاقیت و نواوری آنها به عنوان عامل اصلی خلق ثروت برمیگردد نه اینکه الزاما چقدر گسترده هستند و چه منابع و دارایی های مالی و فیزیکی دارند. این در حالی است که در دو قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سیستم اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و فناوری در رشد اقتصادی درازمدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرار گرفت...