نکته روز شماره 10- روابط مستقیم و معکوس رفاه، فقر و نابرابری
۱۳۹۳/۰۷/۲۸
شواهد آماری و تجربی از رشد اقتصاد و رفاه کشورها حاکی است در زمانهای افزایش رفاه و بهبود اقتصادی- که معمولاً با درآمد سرانه اندازهگیری میشود- نابرابری درآمدی افزایش مییابد و بالعکس در برهههایی از کسادی و رشد منفی ولی خفیف درآمد ملی، توزیع درآمد بهتر میشود. این روند را هم در رونق اقتصاد آمریکا در قبل از بحران سالهای اخیر (2007) و هم در اقتصاد چین میتوان مشاهده کرد. اگر چه طبق نظریه کوزنتس همواره با شروع توسعه، نابرابری درآمدی ابتدا افزایش و سپس با ادامه آن کاهش مییابد ولی اغلب مشاهده میشود که اتفاق مذکور صرفنظر از فازبندیهای توسعهای در کشورهای توسعه یافته و نیم توسعهیافته واقعیت دارد. شاید به این دلیل که اگر چه در هنگام تنزل و کسادی اقتصادی، درآمد همه مردم کاهش مییابد اما به دلیل بیمههای بیکاری و حمایت دولت از اقشار آسیبپذیر و عدم کاهش مستمریها، درآمد ثروتمندان بیشتر کاهش مییابد و لذا سطح درآمدها اگر چه کاهش دارد اما بهم نزدیکتر قرار میگیرد. در هنگام رونق اقتصادی بعکس اثر افزایشی در سودها و درآمد پولدارها سریعتر و شدیدتر ظاهر میشود تا در مزدها و مستمریها و لذا شاهد افزایش نابرابری به موازات افزایش رفاه میباشیم. این روند عمومی اما در اقتصادهای رفاه اروپا کمتر چشمگیر است. زیرا ساز و کار مالیات تصاعدی و نظام کارآمد مالیات ستانی به طور خودکار روند نابرابریها را تعدیل میکند. در نظامهای اقتصادی فاقد این ساز و کار خودکار، جهت نابرابری را نوع سیاستهای درآمدی تنظیمی و اجرای کارآمد برنامههای تعدیلی تعیین میکند...